دانلود نرم افزار,اخرین نرم افزار ,نرم افزار جدید ,دانلود کرک

دانلود نرم افزار,اخرین نرم افزار ,نرم افزار جدید ,دانلود کرک

دانلود نرم افزار,اخرین نرم افزار ,نرم افزار جدید ,دانلود کرک

دانلود نرم افزار,اخرین نرم افزار ,نرم افزار جدید ,دانلود کرک

بطنِ بیست ساله - م.شعر : مبهم ترین احساس ، تلخ ترین اشک


بطنِ بیست ساله - م.شعر : مبهم ترین احساس ، تلخ ترین اشک

واژگون شده حسم ، تعبیر یک لاله.....

رو یخ های روحم ، میرقصن یه باله....

افکار سردرگم ، شاید بگی کاله....

اما بدون پختست ، این بطن بیست ساله....!

بوپروپیون بازم ، میده به من ایده....

غم های پنهان و ، چشمای من دیده....

نقد و بدون حرف ، پندار و خریده....

کهنه ترین دردم ، واسه من جدیده....

شکنجه های عشق ، با اینکه شدیده....

دل کندن از ذاتش ، قطعا بعیده....!

قرصای رنگارنگ ، درون یک قوطی....

حرفای مردم رو ، مثاله یک طوطی....

تحویل من میده ، پدر تو یک شوتی....!

میکشه گوشم باز ، از خشم هِی سوتی....!

حریفه من خالق ، تو بازیه تخته.....

جر میزنه بی ذات ، کرده من و خسته....

خودت بشو قاضی ، بگو کی بدبخته...؟؟!

این مرد با ایمان ، یا نیمایِ شلخته....؟؟!

بو میده این هستی ، بد تر از زباله....

ببین واسه مردم ، چه چیزی سواله.....!

سیگاره  تو دستم ، نه این روحِ مچاله....!

جوابت و دادم ، در ده تا مقاله....!

آدم نمیشی تو ، میدونم محاله....

حیات تو یک جور ، دَرجا تو زواله....!

یک درخت پُر بار ، میخوره سنگ هردم.....!

مهم نیست چی میگی ، نهیِ عقب گردم....!

از مجلس عشاق ، نمیکنن طردم....

به این میگن بُردن ، پر حرفی نکردم....

نیما ایرانی


بطنِ بیست ساله - م.شعر : مبهم ترین احساس ، تلخ ترین اشک

کودکیِ گم شده - م.شعر : مبهم ترین احساس ، تلخ ترین اشک


کودکیِ گم شده - م.شعر : مبهم ترین احساس ، تلخ ترین اشک

پنجره نیمه باز ، میخوابه زود خواهر....

ای کاش میخوابید ، کنار من مادر....!

رو میز رایانه ، مشق های مدرسه.....

لطفا بخواب نیما ، این دلهره بسه....

آروم نمیشم من ، روحم میترسه.....

تجربه کردم من ، تو کودکی خلسه....!

تو حیاطِ خونه ، صدای یک دعوا.....

کجا میری مادر ، نزار من و تنها.....

" گم شو پسر دیگه ، کلافه ام کردی....."

" بزرگ شدی دیگه ، واسه خودت مردی....." !

چه لحظه ی نحسی ، نمیگیره خوابم......

چراغا خاموشن ، من دستشویی دارم.....

پا نمیشه هیشکی ، اتاق سوت و کوره.....

این فاصله واسم ، عجیب خیلی دوره.......!

تو مدرسه دوستم ، گفت آقا اجازه.......

تف میکنه نیما ، این جا بی اندازه.....

" نمره هات که گنده ، تف میکنی تازه.....؟؟! "

این کشیده بچه ، دنیات و میسازه.....!!

بچگی نکردم ، حتی زنگ تفریح......

هر روز میکردن ، وسواسم و تشریح.....!

" بازم که دیر کردی ، کلاسه چه وقته...؟"

پات و بگیر بالا ، گوشه ی این تخته.......!

چه دردی کشیدم ، تو عمق دبستان.......

دنبال من اومد ، تا دبیرستان.....!

هِی بازی میکردم ، با لاله ی گوشم......

چرکین شده قلبم ، شبیه این جوشم....!

همیشه میگفتم ، من نمیام اُردو......

از ترس تمسخر ، و زل زدن ، هر دو....!

رسید سالِ آخر ، گرفتم من دیپلم....

عاقبت من شد ، نفهمیدم کِی گُم....!

خسته شده بودم ، پزشک شد راهم.....

اضافه شد باری ، روی کوله بارَم.......

دکتر بُریدم من ، تمام شده کارم.....

تو قفسه سینم ، آتش فشان دارم....!

" دو راه داری تو ، جا زدن یا دارو......."

" نیما بکن از دل ، اضطراب و جارو....." !

"درمانه قطعی نیست ، برای بیماری......

گریه بدون بهتر ، از لبخنده سیگاری.....!

بچسبون به قلبت ، وقتایِ بیکاری.....

تصاویر زیبا ، چون روزنامه دیواری......" !

این کودکی من بود ، سخت گذشت گرچه.......

خاک بازی حسرت بود ، واسم تویِ کوچه......!

اما شدم عاشق ، خوشحاله دفترچه.....

میبوسم من هرجا ، ببینم یه بچه......!

حذف شد از ذهنم ، چشم به در دوختن.....

چاره ی من این شد ، ساختن و سوختن.....!

روان پاک واسم ، مقدمه بُردن.....

هیشکی نخواهد باخت ، با دارو خوردن......

نیما ایرانی


کودکیِ گم شده - م.شعر : مبهم ترین احساس ، تلخ ترین اشک