ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
بین کوچه یک لحظه دست او از من رها نشد
یک لحظه حتی از سرش چادر جدا نشد
آه ای هیزم آتش کجا و آفتاب
آتش مانده در حیرت از بانوی آب
آمد اینک ماه علی چه با حجاب
خوشا به من که فاطمه پناه و یاور من است
زمانه با دلش چه کرد که او به فکر رفتن است
باید هر زن باشد چو فاطمه، حاشا جز این شود
زن میتواند با عفاف، مرد آفرین شود
دارد هر کس از مادرش یک یادگار
از زهرا ماند چادر نمازی وصلهدار
آن چادر که برد از دل زینب قرار
به غیرت علی قسم که فخر زن حجاب اوست
به جای دیدههای شوم، نظارهی خدا به اوست